Web Analytics Made Easy - Statcounter

خودسوزی قاتل جنجال ساز بود. قاتل جوان 29 ساله در مشهد خودسوزی کرد. خودسوزی این مرد جان فرزندانش را نیز به خطر انداخت. قاتل قبل از اقدام به خودسوزی برای کشتن خودش قرص نیز مصرف کرده بود. خودسوزی و خودکشی این مرد تنها برای آن بود که به پای چوبه دار نرسد و اعدام نشود.

به گزارش رکنا،  شهروندی که خبر «جنایت در طبقه سوم» را درون مغازه ای مطالعه کرده بود، با پلیس تماس گرفت و بدین ترتیب 12 ساعت عملیات دلهره آور کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی در کنار قاضی ویژه قتل عمد مشهد در حالی آغاز شد که قاتل هنگام دستگیری اقدام به خودسوزی کرد و فرزندانش را در محاصره شعله های سرکش آتش قرار داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ماجرای خودسوزی قاتل جوان 29 ساله

 بیست و پنجم شهریور، جسد جوان 29 ساله ای در طبقه سوم یک مجتمع مسکونی واقع در خیابان پایداری مشهد کشف شد که به دلیل گذشت زمان حالت طبیعی نداشت.

با توجه به وجود آثار ضرباتی با شیئی برنده (چاقو) روی پیکر این جوان، مشخص شد که وی با واردآمدن حدود 50 ضربه چاقو به قتل رسیده است بنابراین ماجرا به قاضی ویژه قتل عمد مشهد گزارش شد و دقایقی بعد با حضور قاضی دکتر حسن زرقانی در طبقه سوم مجتمع مسکونی (محل جنایت) تحقیقات شکل جنایی گرفت.

بررسی های  میدانی مقام قضایی بیانگر آن بود که در واحد آپارتمانی مذکور زن جوانی به همراه دو فرزند خردسالش زندگی می کرد که اکنون آثاری از آن ها نبود! این گزارش حاکی است، با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات گروه ویژه ای از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با نظارت و هدایت مستقیم سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) زیر نظر قاضی زرقانی آغاز شد.

آنان در اولین مرحله از تحقیقات چند فرضیه جنایی را مورد کنکاش های دقیق اطلاعاتی قرار دادند و به جست و جوی ساکنان اصلی واحد آپارتمانی پرداختند. از سوی دیگر بررسی پرونده های افراد گم شده در پلیس آگاهی نشان می داد که جسد مذکور با هویت «علی – ج» مطابقت دارد که گم شدن وی در تاریخ نوزدهم شهریور به پلیس گزارش شده بود و روز بعد نیز خودرو پژو پارس متعلق به او (مقتول) در بولوار ملاصدرای مشهد با شیشه شکسته  پیدا شده بود.

به همین دلیل فرضیه ربایش «علی- ج» مورد توجه کارآگاهان قرار گرفت و آن ها به بررسی دوربین های ترافیکی پرداختند. ولی تحقیقات ریزبینانه بیانگر آن بود که جوان 29 ساله در روزی که گم شدن وی به پلیس اعلام شده در بولوار پایداری حضور داشته است. این در حالی بود که اسناد مالکیت واحد آپارتمانی نیز به نام «علی – ج» ثبت شده بود. به دست آمدن این اطلاعات، معمای این پرونده جنایی را پیچیده تر کرد و کارآگاهان با راهنمایی های قاضی دکتر حسن زرقانی به ردیابی ساکنان فراری منزل مسکونی پرداختند.

 درحالی که بررسی های ویژه کارآگاهان در این باره ادامه داشت و آن ها سرنخ هایی از فردی تبعه خارجی به هویت «سعید – د» را  دنبال می کردند که قبلا در آلمان اقامت داشت و از مدتی قبل در این منزل ساکن شده بود.

هنوز چند ساعت بیشتر از انتشار خبر نگذشته بود که مرد جوانی در یکی از فروشگاه های هسته مرکزی شهر مشهد به مطالعه خبر این جنایت هولناک پرداخت و افکارش درگیر ماجرایی شد که چند روز قبل از سوی یکی از آشنایانش بازگو شده بود.

او که حدس می زد چه کسی از تصادف خودرو پژو پارس با شیشه شکسته سخن گفته است، به عنوان یک شهروند وظیفه شناس ایرانی، احساس مسئولیت کرد و بلافاصله اطلاعات خود را در اختیار پلیس گذاشت. در همین حال هنگامی که کارآگاهان در جریان رها کردن خودرو پژو پارس توسط یک تبعه خارجی قرار گرفتند بلافاصله ردزنی های اطلاعاتی را با کسب مجوزهای قضایی ادامه دادند و این جا بود که سرنخ کلاف پیچیده این پرونده جنایی به دست آمد چرا که پس از شناسایی چند نفر، رشته اصلی تحقیقات به مرد 35 ساله تبعه خارجی به نام «سعید- د» رسید و این گونه مشخص شد او همان ساکن فراری مجتمع مسکونی در خیابان پایداری است.

 همزمان با کشف هویت متهم به قتل فراری، گروه تخصصی دیگری از کارآگاهان به بررسی وضعیت متهم فراری پرداختند که این تحقیقات نشان داد او به همراه همسرش   به نام الهه و دو فرزند یک و 9 ساله اش قصد خروج از مرزهای ایران به سمت ترکیه را دارند به همین دلیل کارآگاهان از شب سه شنبه گذشته وارد عمل شدند و با استفاده از شگردهای پلیسی و ردیابی های اطلاعاتی موفق شدند منزل مادر الهه را در خیابان حر عاملی شناسایی کنند چرا که همه سرنخ ها نشان می داد که آن ها برای فراهم آوردن مقدمات خروج از کشور و تهیه ارز در منزل مادر الهه (همسر سعید) ساکن شده اند.

در حالی که عملیات وارد مرحله حساسی شده بود قاضی زرقانی نیز در کنار کارآگاهان اداره جنایی قرار گرفت تا از نزدیک عملیات مذکور را نظارت کند و در صورت وقوع هر حادثه پیش بینی نشده با دستورات قضایی گره گشای عملیات باشد.

نقشه این عملیات حساس یک بار دیگر به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) بررسی شد و سپس کارآگاهان منزل 2 طبقه ویلایی را در بولوار حر عاملی به محاصره درآوردند اما هنگامی که یکی از کارآگاهان زنگ منزل را به صدا درآورد ناگهان زنی که صدایش از آیفون تصویری پخش می شد  فریاد کشید مامور هستند!

همین جمله کافی بود تا کارآگاهان با دستور مقام قضایی از در و دیوار وارد حیاط شوند ولی در یک لحظه شعله های آتش از پنجره های منزل طبقه دوم نمایان شد و مردی در حالی که آتش سراسر وجودش را فراگرفته بود، روی پله ها دیده می شد.

در منزل قفل بود و کارآگاهان با دستورات قاضی دکتر زرقانی، باید قفل ها را می شکستند چرا که جان انسان هایی در خطر بود. در همین لحظه زنی میان سال در منزل را گشود و با جیغ هایی دلخراش خودسوزی دامادش را فریاد کشید.

عملیات دلهره آور به نقطه حساسی رسیده بود که سروان اسماعیل عظیمی مقدم ،پتویی را از منزل برداشت و دل به شعله های آتش زد، دود غلیظی از پذیرایی منزل بیرون می زد و کارآگاهان به سختی تلاش می کردند تا به افراد در محاصره آتش کمک کنند .

لحظاتی بعد شعله های آتش روی پیکر مرد جوان (متهم به قتل) خاموش شد اما در همین هنگام دختر بچه خردسالی در میان دود و آتش نمایان شد که چهار دست و پا  حرکت می کرد و شعله های سرکش آتش اطرافش را فرا گرفته بود.

ناگهان کارآگاه دوباره به وسط آتش پرید اگرچه قسمتی از لباس هایش آتش گرفت و بخشی از موهای سرش سوخت اما او دختربچه را به آغوش کشید و به همراه پسربچه 9 ساله از میان دودهای غلیظ آتش بیرون آمد. این درحالی بود که با دستور قاضی زرقانی، نیروهای امدادی اورژانس هم به محل رسیدند و پیکر سوخته مرد 35 ساله را درحالی به بیمارستان امام رضا (ع) انتقال دادند که مشخص شد او قبل از آن که اقدام به خودسوزی کند از قرص های کشنده نیز استفاده کرده است تا خودکشی کند و به چوبه دار نرسد! 

حالا عقربه های ساعت حدود یک بامداد را نشان می داد که قاضی ویژه قتل عمد به همراه گروهی از کارآگاهان عازم بیمارستان شد اما سعید (متهم به قتل) اوضاع وخیمی داشت و بنا به تشخیص پزشکان قادر به بازجویی نبود! به همین دلیل بلافاصله الهه (همسر متهم به قتل) بازداشت شد و به همراه کودک 9 ساله‌اش به پلیس آگاهی انتقال یافت.

این زن جوان که ابتدا تلاش می کرد تا خود را بی خبر از ماجرای قتل نشان دهد به ناچار وقتی در برابر شواهد مستند قرار گرفت لب به اعتراف گشود و به قاضی ویژه قتل عمد گفت هنگامی که همسرم در آلمان به سر می برد من با «علی – ج» آشنا شدم و سند منزلی را به نام او زدم که همسرم پول خرید آن را داده بود. ولی همسرم به مشهد بازگشت و قصد فروش خانه را داشت این درحالی بود که «علی» آن سند را برای گرفتن وام گرو گذاشته بود.

قبل از وقوع قتل، من خانه را ترک کردم و علی مرا به خانه یکی از آشنایانش برد و روز بعد به سراغ شوهرم رفت تا با او صحبت کند (البته علی نمی دانست که سعید شوهرم است چرا که من او را به عنوان برادرم به وی معرفی کرده بودم) ولی بعد همسرم به سراغم آمد و من فهمیدم که «علی- ج» را کشته است! خودرو پژو پارس علی را در خیابان ملاصدرا رها کردیم و به خانه مادرم رفتیم، او مقدمات خروج از کشور را هم فراهم کرده بود که ناگهان پلیس مخفیگاه ما را پیدا کرد همسرم از قبل بنزین تهیه کرده بود و هنگامی که مادرم فریاد زد «مامور هستند!» او خودش را به آتش کشید.

افشای راز هولناک قتل توسط پسر 9 ساله

 در همین حال پسر 9 ساله نیز که تنها شاهد این پرونده جنایی است راز قتل هولناک را گشود و گفت: زمانی که «علی – ج» به منزل آمد به طرف آشپزخانه رفت. پدرم صدای ضبط را خیلی بلند کرد و ما را داخل اتاق برد و تهدید کرد که بیرون نیاییم اما من صدای فریاد «علی – ج» را شنیدم که داد می زد «نزن!نزن» وقتی از اتاق بیرون آمدیم چشمم به پیکر خون آلود او افتاد که کنارسرویس بهداشتی افتاده بود.

بعد هم پدرم با مادرم تماس گرفت و ما با خودرو پژو پارس «علی» دنبال مادرم رفتیم که در بین راه تصادف کردیم و شیشه ماشین شکست بعد هم به خانه مادربزرگم رفتیم و ...

شایان ذکر است، در حالی که تحقیقات این پرونده جنایی تا ساعت 5 بامداد ادامه داشت ناگهان زنگ گوشی تلفن ویژه قتل عمد به صدا درآمد و خبر مرگ مشکوک جوان 28 ساله ای در خیابان طبرسی شمالی 38، قاضی زرقانی را از جنوب شهر به شمال مشهد کشاند.

بررسی های مقدماتی نشان داد،جوان مذکور بر اثر خفگی با یک رشته طناب جان باخته بود به همین دلیل جسد این جوان برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت و در حالی که ساعت از 8 صبح گذشته بود قاضی دکتر حسن زرقانی عازم دادسرای عمومی و انقلاب مشهد شد تا به پرونده های قضایی پس از 12 ساعت عملیات دلهره آور رسیدگی کند.

سجادپور

منبع: رکنا

کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو کرونا اخبار حوادث خودسوزی خودسوزی در مشهد سهام عدالت قیمت خودرو کرونا قیمت سحر قریشی فیلم مهران غفوریان در قورباغه مهران غفوریان بیوگرافی مهران غفوریان لاغر مهران غفوریان پژمان جمشیدی پژمان جمشیدی و سام درخشانی پژمان جمشیدی فیلم قاضی ویژه قتل عمد پرونده جنایی خودرو پژو پارس همین دلیل قاضی زرقانی متهم به قتل جوان 29 ساله پلیس آگاهی قرار گرفت قاضی دکتر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۸۰۲۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عامل جنایت گاندی نمی‌دانست قاتل است | گفت و گو با متهم

همشهری آنلاین - حوادث: ظهر بیست و ششم فروردین‌ ماه، اهالی کوچه‌ای در خیابان گاندی صدای مشاجره زن و مردی جوانی را از داخل کوچه شنیدند. در جریان این درگیری، مرد جوان دیوانه وار با چاقو، به زن جوان ضربه زد و سپس از آنجا گریخت. شاهدان این صحنه هولناک با اورژانس و پلیس تماس گرفتند اما زمانی که آمبولانس رسید، زن جوان به دلیل شدت جراحات جانش را از دست داده بود. در این شرایط گزارش این حادثه به قاضی سالار صنعتگر، بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل جنایت شدند.

بررسی‌های اولیه از این حکایت داشت که مقتول، زنی‌37 ساله بود که با 20 ضربه چاقو به قتل رسیده بود. بررسی‌ها نشان می‌داد که قاتل فردی آشنا بود و این دو ظاهرا قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند اما به درستی مشخص نبود که علت درگیری آنها در خیابان چه بوده است.

دستگیری در کلبه جنگلی

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران، جست و جو برای دستگیری عامل جنایت را آغاز کردند. آنها در گام نخست به تحقیق از خانواده مقتول پرداختند و به این ترتیب هویت قاتل شناسایی شد. خانواده مقتول می‌گفتند که وی از چند ماه قبل با جوانی به نام یاسر در ارتباط بوده و آنها قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند اما چند وقتی می شد که با هم دچار اختلاف شده بودند.

در این شرایط بود که ماموران راهی محل زندگی یاسر در پایتخت شدند اما او ساعتی پس از جنایت، وسایلش را جمع کرده و با یک چمدان از خانه گریخته بود. با این حال جست و جو برای یافتن مخفیگاه وی آغاز شد تا اینکه چند روز قبل مخفیگاه او در یکی از روستاهای استان گلستان به دست آمد. متهم در یک کلبه روستایی مخفی شده بود که ماموران با هماهنگی قضایی راهی آنجا شدند و وی را دستگیر کردند.

متهم جوان پس از انتقال به پایتخت، به قتل زن جوان اعتراف کرد و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.

نمی دانستم قاتلم

مرد جوان در تمام این چند روز خودش را در روستای جنگلی حبس کرده بود و از ترسش جرات نمی کرد به داخل شهر برود یا وارد فضای مجازی شود. هرچند به گفته خودش هرگز تصور نمی کرد که زن مورد علاقه اش را به قتل رسانده و تبدیل به قاتل شده است. گفت و گو با یاسر را می خوانید.

انگیزه ات از قتل زن موردعلاقه ات چه بود؟

من نمی خواستم شهرزاد را بکشم و ناخواسته تبدیل به قاتل شدم. خدا می داند که چقدر ناراحتم و هر شب خودم را سرزنش می کنم که ای کاش آن روز چاقو همراهم نبود. در یک لحظه عصبانی شدم و ناخواسته تبدیل شدم به قاتل.

با شهرزاد چطور آشنا شدی؟

5 ماه قبل در یک کافه او را دیدم و در همان نگاه اول عاشقش شدم. رفته رفته رابطه ما عمیق تر شد تا جایی که به او پیشنهاد ازدواج دادم. چون شهرزاد همان زنی بود که من همیشه در رویاهایم تصورش می کردم.

اما در نهایت جانش را گرفتی؟

متهم اشک می ریزد و ادامه می دهد: پشیمانم،‌خیلی هم پشیمانم. اشتباه کردم،‌ ای کاش خدا به ما فرصت بازگشت به عقب و اصلاح اشتباهات بزرگمان را می داد.

برگردیم به روز حادثه ، چه شد که جان شهرزاد را گرفتی؟

شهرزاد این اواخر رفتارش با من سرد شده بود. دیگر تماس هایم را پاسخ نمی داد. جواب پیامک هایم را یک خط در میان می داد. می دانستم که دیگر نمی خواهد با من باشد. تا اینکه یک روز آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت قصد دارد به این رابطه پایان بدهم. احتمال دادم پای شخص دیگری در میان است چون قرار بود با هم ازدواج کنیم اما به یکباره اخلاق و رفتارهایش تغییر کرده بود. روز حادثه با او قرار گذاشتم و می خواستم هر طور شده موبایلش را بگیرم تا آن را بررسی کنم. اما شهرزاد مقاومت می کرد. در نهایت موبایلش را گرفتم و شهرزاد به دنبالم امد تا آن را پس بگیرد. چاقو را برده بودم او را بترسانم و بتوانم با تهدید رمز گوشی را بگیرم.قصدم این بود که فقط بفهمم که آیا شهرزاد به من خیانت می کند یا نه؟ اما او می خواست گوشی را بگیرد و نمی دانم چه شد که از شدت عصبانیت چند ضربه به او زدم. اما تا روزی که دستگیر شدم نمی دانستم شهرزاد فوت شده است.

پس چرا فرار کردی؟

ترسیده بودم. یک درصد احتمال می دادم که او زنده نماند و من قاتل شده بودم. به همین دلیل فرار کردم و در این چند روز سعی کردم بیرون از خانه آفتابی نشوم. حتی گوشی موبایل ها را هم خاموش کرده بودم. با این وجود مخفیگاهم توسط پلیس لو رفت و بعد از دستگیری آنچه که می ترسیدم سرم آمد؛‌شهرزاد جان باخته و من تبدیل به قاتل شده بودم.

کد خبر 848122 برچسب‌ها تهران قتل - قاتل حوادث ایران

دیگر خبرها

  • قاتلان فراری در دام پلیس آگاهی خراسان جنوبی
  • دستگیری قاتلان جوان ۲۷ ساله بیرجندی
  • اختلافات مالی در یک خانواده مشهدی منجر به قتل شد
  • قاتل سریالی در دام پلیس| او قربانیایش را در بزرگراه رها می‌کرد
  • دستگیری قاتل مست ۲ زن در عروسی | ماجرای تلخ عروسی هایی که عزا می شوند
  • اختلاف حساب منجر به قتل یک جوان خویی شد
  • دستگیری عاملان کلاهبرداری ۲۰ میلیاردی در تهران
  • قتل برادر با شلیک گلوله/ کشف میلیاردها تومان چک خون‌آلود در جیب مقتول
  • عامل جنایت گاندی نمی‌دانست قاتل است | گفت و گو با متهم
  • رابطه عاشقانه در خیابان گاندی به خون کشیده شد/ قاتل اعتراف کرد